جدول جو
جدول جو

معنی اهدا کردن - جستجوی لغت در جدول جو

اهدا کردن
نیوتیدن
تصویری از اهدا کردن
تصویر اهدا کردن
فرهنگ لغت هوشیار
اهدا کردن
پیشکش کردن
تصویری از اهدا کردن
تصویر اهدا کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
اهدا کردن
للتّبرّع
تصویری از اهدا کردن
تصویر اهدا کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اهدا کردن
Donate, Endow
تصویری از اهدا کردن
تصویر اهدا کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
اهدا کردن
donner, doter
تصویری از اهدا کردن
تصویر اهدا کردن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
اهدا کردن
donar, dotar
تصویری از اهدا کردن
تصویر اهدا کردن
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
اهدا کردن
жертвовать , наделить
تصویری از اهدا کردن
تصویر اهدا کردن
دیکشنری فارسی به روسی
اهدا کردن
spenden, ausstatten
تصویری از اهدا کردن
تصویر اهدا کردن
دیکشنری فارسی به آلمانی
اهدا کردن
жертвувати , наділити
تصویری از اهدا کردن
تصویر اهدا کردن
دیکشنری فارسی به اوکراینی
اهدا کردن
darować, obdarować
تصویری از اهدا کردن
تصویر اهدا کردن
دیکشنری فارسی به لهستانی
اهدا کردن
捐赠 , 赋予
تصویری از اهدا کردن
تصویر اهدا کردن
دیکشنری فارسی به چینی
اهدا کردن
doar, dotar
تصویری از اهدا کردن
تصویر اهدا کردن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
اهدا کردن
donare, dotare
تصویری از اهدا کردن
تصویر اهدا کردن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
اهدا کردن
บริจาค , มอบ
تصویری از اهدا کردن
تصویر اهدا کردن
دیکشنری فارسی به تایلندی
اهدا کردن
mendonasikan, menganugerahkan
تصویری از اهدا کردن
تصویر اهدا کردن
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
اهدا کردن
عطیہ دینا , عطا کرنا
تصویری از اهدا کردن
تصویر اهدا کردن
دیکشنری فارسی به اردو
اهدا کردن
দান করা
تصویری از اهدا کردن
تصویر اهدا کردن
دیکشنری فارسی به بنگالی
اهدا کردن
kutoa, kubariki
تصویری از اهدا کردن
تصویر اهدا کردن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
اهدا کردن
bağış yapmak, bağışlamak
تصویری از اهدا کردن
تصویر اهدا کردن
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
اهدا کردن
기부하다 , 부여하다
تصویری از اهدا کردن
تصویر اهدا کردن
دیکشنری فارسی به کره ای
اهدا کردن
doneren, begiftigen
تصویری از اهدا کردن
تصویر اهدا کردن
دیکشنری فارسی به هلندی
اهدا کردن
לתרום , להעניק
تصویری از اهدا کردن
تصویر اهدا کردن
دیکشنری فارسی به عبری
اهدا کردن
दान करना , प्रदान करना
تصویری از اهدا کردن
تصویر اهدا کردن
دیکشنری فارسی به هندی
اهدا کردن
寄付する , 授ける
تصویری از اهدا کردن
تصویر اهدا کردن
دیکشنری فارسی به ژاپنی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اشهاد کردن
تصویر اشهاد کردن
گواه گرفتن شاهد گردانیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اصغا کردن
تصویر اصغا کردن
گوش دادن گوش کردن
فرهنگ لغت هوشیار
خشنود گردانیدن رضایت کسی را فراهم آوردن اقناع کردن و بر آوردن خواست و میل کسی
فرهنگ لغت هوشیار
دعوی کردن مدعی بودن مزی تی برای خود قایل بودن، مطالبه کردن در خواس کردن، طلب حریف کردن، در کشتی باستانی هر وقت ورزشکاری ورزشکار دیگر را برای مسابقه دعوت کند میگوید: (ادعا کرده است)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احداث کردن
تصویر احداث کردن
پدید کردن نو آوردن نو آوردن بنوی کردن ساختن و بر پا نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
زنده کردن، آباد کردن از نو به رونق و رواج آوردن، از سختی شدید رهایی دادن، اکسید کردن یعنی گرفتن و کم کردن اکسیژن یا کلر و یا ظرفیت یک جسم
فرهنگ لغت هوشیار
به کار بستن روان گردانیدن اندر کردن ورزیدن روان گردانیدن بکار انداختن بکار بستن بجریان انداختن، روان گردانیدن بکار انداختن بکار بستن بجریان انداختن
فرهنگ لغت هوشیار
آغاز کردن شروع کردن، بدء، پیش دستی کردن سبقت گرفتن تبادر مبادرت، انشا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ادا کردن
تصویر ادا کردن
گزاردن پس دادن باز پرداختن توختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ادا کردن
تصویر ادا کردن
به جای آوردن، گزاردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ابداع کردن
تصویر ابداع کردن
نوآفریدن
فرهنگ واژه فارسی سره